آسمان شب، از نزدیک!

به گزارش وبلاگ بایجانی، هر کسی به گوشه ای از این زمین خاکی سفر کرده و تجربه منحصر به فردی از آن را در ذهنش ابدی می کند. در این میان افرادی هستند که مقصدشان آسمان است و زمین برای آن ها فقط مسیری است به سوی مقصد.

آسمان شب، از نزدیک!

آسمان گردی سفری است که شب و روز آن، از زمین تا آسمان فرق می کند. وقتی مقصدتان ثبت ستاره های آسمان شب باشد، دغدغه ها، دردسرها، خطرات و البته هزینه های بیشتری در کمین این سیاهی نشسته اند؛ اما هستند افرادی که همه این مسائل را پذیرفته اند، چون شیفته این گنجینه پنهان اند.

امیر شاهچراغیان، منجم و عکاس آسمان شب، یکی از همین شکارچیان ستاره هاست که مهمان امروز مجله وبلاگ بایجانی هستند. او متولد 1370 و ساکن شیراز است. از نوجوانی علاقه مندی خود به علم نجوم و فیزیک را کشف کرده و با حمایت خانواده توانسته علاقه اش را دنبال کند. اگر شما هم دلباخته آسمان شب و جاذبه های آن هستید، این مصاحبهی دلچسب را حتما بخوانید.

آیا از کودکی می دانستید که به این راستا قدم خواهید گذاشت؟

اولین باری که در راستا رصد آسمان شب قرار گرفتم، در دوره نوجوانی بود. آن زمان اولین تور رصد آسمان شب را تجربه کردم. این تور آسمان شب گردی قرار بود حوالی شیراز آسمان را رصد کند. پس از آن به طور مرتب در تورهایی که به طور ویژه برای رصد آسمان شب برگزار می شدند، شرکت می کردم. در همین تورها با افراد زیادی در رده های سنی مختلف آشنا شدم که به آسمان علاقه داشتند و کم کم بیشتر و بیشتر در این راستا قرار گرفتم.

این علاقه و پیگیری در دوره نوجوانی چقدر ادامه پیدا کرد؟

از آنجا که خانواده من نسبت به علایقم بی توجه نبودند، در دوره دبیرستان یک تلسکوپ برایم خریدند و من تنها به خاطر علاقه قلبی، ساعت ها با تلسکوپ آسمان شب را رصد می کردم.

در همان دوره دبیرستان همراه چند نفر از دوستانم که از طریق همین تورهای رصد آسمان شب با آن ها آشنا و صمیمی شده بودم، یک خبرنامه کوچک به نام تا بی کران دست وپا کردیم. هرکدام از ما در زمینه موردعلاقه مان برای این خبرنامه مطلبی می نوشت. در نهایت این مطالب را مثل روزنامه چاپ می کردیم و آن را در جاهایی مثل پارک یا هر اجتماع مناسبتی بین مردم پخش می کردیم. آن زمان حتی اسپانسرهای کوچکی مانند کسبه محل داشتیم. مثلا یک بار بنگاه املاک محله پنج هزار تومان برای چاپ مطالب و توزیع آن بین مردم هزینه کرد.

سوم دبیرستان، زمانی که دیگر بحث کنکور جدی شده بود، همه ما از این فضا فاصله گرفتیم و روی درس تمرکز کردیم. علی رغم علاقه ای که به آسمان شب و نجوم دارم، به دلایل مختلفی مثل بازار کار بهتر، ترجیح دادم رشته دانشگاهی دیگری را انتخاب کنم. از طرفی هم سعی کردم نزدیک ترین رشته دانشگاهی به حوزه فیزیک را مد نظر قرار بدهم. به این ترتیب دوره کارشناسی را در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه بوشهر گذراندم.

پس از آن برای کارشناسی ارشد چند سالی ساکن تهران بودم و در همین دوره مجدد با افرادی آشنا شدم که در زمینه رصد آسمان شب و عکاسی از آن فعال بودند. این آشنایی ها شروع جدی سفرهای من برای رصد و عکاسی از آسمان شب بود. به این ترتیب علاقه مندی های دوره نوجوانی را دوباره از سر گرفتم و این بار به طوری جدی آن را پیگیری کردم.

اولین باری که آسمان شب را دیدید، چه احساسی داشتید؟

اولین بار در همین تورهای رصد آسمان شب بود که آسمان را با همه جزییات و ستاره هایش دیدم. با شرکت در این تورها تجهیزات کاملی برای رصد آسمان در اختیار ما قرار می دادند تا آسمان را ببینیم. دیدن آسمان شب با آن همه ستاره از اول هم برایم خیره کننده بود!

چه چیزی باعث شد به سمت عکاسی بروید؟

همان طور که گفتم در همه دوره نوجوانی مشغول رصد آسمان و دیدنی زیبایی های آن بودم. وقتی پس از سال ها دوری از این فضا، دوباره به علایق قدیمی خود برگشتم، فکر کردم دیگر وقتش است آنچه را که این همه سال دیده ام با دیگران به اشتراک بگذارم و زیبایی های آسمان را به دیگران هم نشان دهم. بنابراین یک دوربین حرفه ای خریدم و این شروعی برای سفرهای عکاسی من بود.

خودتان را عکاسی می دانید که سفر می کند یا سفرگردی که عکاسی می کند؟

قطعا من عکاسی هستم که برای رصد آسمان شب سفر می کنم. این علاقه باعث شد به سفر رو بیاورم. ابتدا در سفرهایم فقط به عکاسی آسمان شب مشغول بودم و نسبت به بازدید از جاذبه های گردشگری، جاهای تاریخی و دیدنی های آن منطقه یا آشنایی با افراد بومی و محلی و فرهنگ آن ها چندان پیگیر نبودم. یعنی فقط برای عکاسی سفر می کردم، بعد از عکاسی هم بدون بازدید از دیگر دیدنی ها از آن منطقه برمی گشتم؛ اما بعد از مدتی دیدگاهم عوض شد.

تصمیم گرفتم در سفرهایم به همه ابعاد سفر بپردازم. حالا دیگر این طور سفر می کنم که شب ها به عکاسی از آسمان می پردازم و روزها را با دیدن جاذبه ها و آشنایی با اهالی منطقه و فرهنگ و رسومشان می گذرانم. این سبک، مجذوب کنندهیت بیشتری به سفرهایم داده است.

اولین دوربینی که داشتید چه بود؟ اولین عکسی که گرفتید از چه سوژه ای بود؟

اولین دوربین هایی که با آن ها عکاسی را تجربه کردم، متعلق به خودم نبودند. اوایل دوربین هایی را از دوستانم می گرفتم و با آن ها از آسمان شب عکاسی می کردم، اما اولین دوربین من برای شروع فعالیت جدی کنون 6D بود.

اولین عکسی که با دوربین خودم از آسمان شب ثبت کردم، تصویری از ساحل بندر کنگان در استان بوشهر بود. این تصویر را در سفری که همراه چند نفر از دوستانم به آن منطقه داشتیم، ثبت کردم.

برای عکاسی از آسمان باید دوربینی خاصی داشته باشیم؟

برای عکاسی از آسمان شب در شاخه ای که من دنبال می کنم، یعنی عکاسی آسمان شب شاخه منظره، به دوربین عکاسی و لنز، سه پایه و کمی حوصله نیاز دارید تا بتوانید ترکیب بندی هایی را از آسمان خلق کنید که برای بیننده مجذوب کننده باشد. دوربین خاصی نیاز نیست.

بیابان لوت به عنوان اولین اثر طبیعی ایران که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید، برای من مجذوب کننده ترین سوژه طبیعی در ایران است. در مجموع کویرها و بیابان ها به علت دور بودن از آلودگی های نوری یکی از بهترین انتخاب ها برای عکاسی از آسمان شب هستند.

عجیب ترین جایی که برای عکاسی رفتید، کجا بود؟

من برای عکاسی از آسمان تقریبا به همه استان های ایران رفته ام، اما بیابان لوت یکی از عجیب ترین و دیدنی ترین مکان هایی بود که برای عکاسی به آن سفر کردم. علت آن هم مجذوب کنندهیت های بی انتها خود بیابان لوت است.

بیابان لوت به عنوان اولین اثر طبیعی ایران که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید، برای من مجذوب کننده ترین سوژه طبیعی در ایران است. در مجموع کویرها و بیابان ها به علت دور بودن از آلودگی های نوری یکی از بهترین انتخاب ها برای عکاسی از آسمان شب هستند.

حالا که حرف از کویر شد، دوست دارم این سوال را هم بپرسم که چرا تصاویر ثبت شده از آسمان کویر پر از ستاره است، اما در واقعیت آسمان کویر آنقدرها هم ستاره ندارد؟

در بیابان ها کافی است یک نسیم ملایم بوزد تا شن و ماسه زیادی در هوا پراکنده شوند. یکی از مهم ترین دلایلی که مانع از دیده شدن ستاره ها در آسمان کویر است، همین ذرات معلق در هوا هستند. گاهی ممکن است برای عکاسی در کویر ناچار باشیم چند شب متوالی آن جا بمانیم تا آسمان صاف را ببینیم. حتی ممکن است دو نقطه از یک منطقه کویری را پیدا کنید که آسمان یکی از آنها پر ستاره تر به نظر برسد.

تا به حال پیش آمده حین عکاسی مسئله ای برای ابزار و تجهیزاتتان پیش بیاید و عکاسی نیمه تمام بماند؟

بله. چنین اتفاقاتی بارها پیش می آیند. مسائل گاهی درباره خرابی ابزار هستند و گاهی هم فراموشی عکاس!

بعضی مواقع فراموشی کار دستم داده است. چندین بار پیش آمد که بخشی از ابزار و تجهیزاتم را همراهم نبرده باشم. مثلا یک بار کفشک سه پایه دوربین را با خود نبرده بودم و طبیعتا بدون آن نمی شود عکاسی کرد.

از طرفی ما در چنین سفرهایی فاصله بسیار زیادی را طی می کنیم تا به مقصد موردنظر برای عکاسی از آسمان شب برسیم و کاملا از شهر دور می شویم. البته زمان محدودی هم برای عکاسی داریم و نباید زمان را از دست داد. بنابراین در صورتی که چیزی را فراموش کرده باشیم، احتمال آن که بتوانیم به موقع به ابزار و تجهیزاتمان دسترسی پیدا کنیم، بسیار پایین است.

یکی دیگر از مواردی که باعث می شود عکاسی با مشکل روبرو شود، زمان بندی اشتباه است. در سفری که برای عکاسی از پدیده کسوف به ربع الخالی در امارات داشتم، به علت اشتباه لیدری که قرار بود ما را به نقطه موردنظر برای عکاسی برساند، از راستا درست خارج شدیم.

شانس با من همراه بود، چراکه یکی از افرادی که مثل ما برای عکاسی و دیدنی این پدیده آمده بود، خودروی شخصی داشت و توانستیم در سریع ترین زمان ممکن به راستا درست برگردیم. اما همین اشتباه باعث شده چند ساعتی با تاخیر به آن منطقه برسیم.

یک بار دیگر هم وقتی به خاطر ناهماهنگی میزبان ما در عکاسی از کسوف، نتوانستم از این پدیده عکاسی کنم، فقط عینک ویژه دیدنی کسوف را به چشمم زدم و سعی کردم دست کم از دیدنی این پدیده لذت ببرم.

همین محاسبات اشتباه در زمان، انتخاب مکان، فراموشی در همراه داشتن تجهیزات و… مسائلی هستند که روی کیفیت کار تاثیر می گذارند. اما هرچه بیشتر در این حوزه تجربه پیدا می کنیم و کارکشته تر می شویم، این فراموشی ها کمتر شده و زمان بندی ها هم دقیق تر پیش می فرایند.

در راستا عکاسی از آسمان شب با چه چالش هایی روبرو هستید؟

اولین دغدغه ای که ما عکاسان آسمان شب با آن روبه رو می شویم، همین ساعات شب و تاریکی هواست که امنیت را کمتر می کند. منطقه ها مناسب برای عکاسی مثل کویرها، بیابان ها و حوالی روستاها جاهایی است که از فضای شهر و آلودگی نوری دور هستند. این منطقه ها عموما امنیت پایین تری نسبت به منطقه ها شهری و شلوغ دارند. طبیعتا در روشنایی روز راحت تر می توان خطرات مختلف مثل نزدیک شدن حیوانات را تشخیص داد.

اگر در حال عکاسی از آسمان در منطقه ها کویری و بیابانی باشیم، احتمال برخورد با حیوانات مختلفی مثل مار، عقرب یا بعضی حیوانات وحشی که در این منطقه ها زندگی می کنند بالاست، اما من مدت زیادی است در این زمینه فعالیت می کنم و برای چنین شرایطی مطالعه کافی داشته ام. به همین دلیل همیشه تلاش می کنم جانب احتیاط را رعایت کنم.

علاوه براین یکی از دغدغه های جدی ما برخورد با افراد بومی و محلی است. خیلی اوقات در تاریکی شب گروهی از افراد محلی به سراغ ما می آیند، چراکه فکر می کنند دزد یا دزد هستیم که نیمه شب به روستای آن ها نزدیک شده ایم. البته این افراد هم تقصیری ندارند و حق دارند نگران شوند.

در سال های اول که این سبک سفر را شروع کرده بودم، خیلی پیش می آمد که با چنین مواردی روبرو باشم، اما کم کم یاد گرفتم چند ساعت قبل یا یک روز پیش از شروع عکاسی در شب، وارد منطقه شوم و با بزرگ یا ریش سفید روستا مصاحبه کنم تا هم آن ها نگران نباشند و هم من و دوستانم امنیت بیشتری داشته باشیم.

در حال حاضر هم با خیلی از افراد بومی در منطقه ها مختلف آشنایی دارم و حتی گاهی پیش از حرکت به سمت یک منطقه با آن ها تماس می گیرم تا شرایط آب وهوایی، شرایط راه و موارد دیگر را بسنجم و با هماهنگی کافی به مقصدم سفر کنم.

یکی از دغدغه های جدی ما برخورد با افراد بومی و محلی است. خیلی اوقات در تاریکی شب گروهی از افراد محلی به سراغ ما می آیند، چراکه فکر می کنند دزد یا دزد هستیم که نیمه شب به روستای آن ها نزدیک شده ایم. البته این افراد هم تقصیری ندارند و حق دارند نگران شوند.

چطور تصمیم می گیرید یک منظره را برای عکاسی انتخاب کنید؟

خیلی از افرادی که فقط از اعماق آسمان شب عکاسی می کنند، دستشان برای انتخاب منظره بازتر است، اما من برای عکس هایم فقط آسمان را در نظر نمی گیرم، چون بخشی از قاب تصویر من المان هایی هستند که روی زمین قرار دارند، پس طبیعت منطقه یا وجود یک بنای تاریخی برایم مهم است.

پیدا کردن منطقه ای که هم مکان تاریخی یا بنای زیبایی داشته باشد و هم آسمان شب در آن پیدا باشد، کار ساده ای نیست. بعد از پیدا کردن سوژه عکاسی، انتخاب زاویه مناسبی که شکوه بنای تاریخی و زیبایی آسمان را کنار هم به خوبی نشان بدهد، مرحله بعدی است. همین محدویت ها باعث می شود عکاسی از آسمان برایم گاهی چالش برانگیز باشد.

ترجیح می دهید از شهر عکاسی کنید یا طبیعت؟

تصاویر من اغلب از جاذبه های طبیعی و تاریخی هستند، اما چند باری هم شده که از حوالی شهرها عکاسی کنم تا میزان آلودگی نوری محیط را نشان دهم. مثلا یک عکس از 400 کیلومتری تهران و عکس دیگری از 800 کیلومتری آن ثبت کردم تا آلودگی و میزان نور محیط مشخص باشد.

ولی در مجموع بیشتر سفرهای من برای عکاسی از آسمان شب به منطقه های است که کاملا از شهرها دور هستند و منظره آسمان به خوبی پیداست.

آسمان برای یک عکاس شب سوژه ای ثابت است یا متغیر؟

آسمان نه تنها از نقطه ای به نقطه دیگر در کره زمین فرق دارد، بلکه از فصلی به فصل دیگر هم تفاوت دارد. به همین دلیل از یک منطقه مشخص در فصول گوناگون تصاویر متفاوتی ثبت می شود. حتی وقتی دو عکاس در یک زمان از آسمان یک منطقه عکاسی کنند، تصاویر بسیار متفاوتی خواهند گرفت، چرا که دید، سلیقه و قاب بندی های این دو عکاس با هم فرق دارد.

از طرفی نیم کره جنوبی زمین نسبت به بخش شمالی آن فرق دارد و آسمان پر ستاره تری دارد. به همین دلیل هم کشورهای این منطقه مقصد سفر خیلی از عکاسان آسمان هستند.

آیا عکاسان شب سبک زندگی خاصی دارند؟

سبک زندگی هر عکاس با دیگری فرق می کند. شاید بتوان گفت تنها نقطه اشتراک عکاسان آسمان عشق به این کار است. طبیعتا هریک از سفرهای ما هزینه های مختلفی دارد که خودمان شخصا آن ها را پرداخت می کنیم و دردسرهای خاصی دارد که آن را هم پذیرفته ایم.

اینکه چنین زحمت هایی را به جان بخریم، درآمد و پس انداز شخصی چند ماه را برای دیدن یک پدیده مثل کسوف هزینه کنیم و حتی شاید نتوانیم این پدیده را به درستی ببینیم یا عکاسی کنیم، فقط از عشق و علاقه زیاد به این کار نشات می گیرد.

هزینه بعضی از سفرهای ما به منطقه ها داخلی ایران با یک سفر چند روزه به جایی مثل ترکیه برابری می کند. خیلی از افراد هستند که ترجیح می دهند این هزینه را برای سفرهای تفریحی به ترکیه خرج کنند و چند روزی را به تفریح بگذرانند. بنابراین انتخاب ما برای این سفرها صرفا به علت همان علاقه ای است که گفتم.

هیچ سازمان خاصی برای تامین هزینه چنین سفرهایی به شما کمک نمی کند؟

خیر. همه هزینه های مربوط به سفر و عکاسی کاملا به عهده خود ماست. اما برای مثال یک بار یک سازمانی برای تامین بخشی از هزینه های سفر من اسپانسر شد، ولی این اتفاق معمولا کمتر پیش می آید و بخش بزرگی از هزینه های هر سفر به عهده خودمان است. باید این را هم اضافه کنم که این کار درآمدی برای ما ندارد و صرفا یک علاقه قلبی است.

به طور کلی برخورد بومی ها با شما چطور هست؟

همان طور که گفتم، اغلب اوقات وقتی بدون اطلاع قبلی به منطقه ای وارد شویم، برخوردهای نامناسبی می بینیم. اما بنا به تجربه می دانیم که چطور باید با جوامع محلی ارتباط برقرار کنیم و علت حضورمان در آنجا را توضیح دهیم.

برای عکاسی از آسمان شب باید همه نورهای اطرافمان را خاموش کنیم. یک بار که در تاریکی یک منطقه در حال عکاسی از آسمان شب بودیم، گروهی از محلی ها در حال نزدیک شدن به ما بودند. ما هم بلافاصله چراغ ها را روشن کردیم. بعد با روی خوش و لبخند آن ها را به چای و همراهی برای شام دعوت کردیم. بعد هم درباره علت حضورمان در آن منطقه گفتیم.

آن ها هم وقتی متوجه هدف ما شدند، واکنش های مثبتی داشتند. گاهی تصاویری را که از آسمان آن منطقه یا آسمان روستاهای همسایه آن ها ثبت کرده ایم، به آن ها نشان می دهیم یا تصویری از خودشان زیر نور ستاره ها می گیریم تا خودشان هم این تصاویر را ببینند و بیشتر با کار ما آشنا شوند.

بنابراین در صورتی که طرز برخورد درست در چنین شرایطی را بدانیم، جای نگرانی نیست.

از اولین قدم تا آخرین مرحله، برای سفرهای خود چطور برنامه ریزی می کنید؟

اولین قدم این است که ببینم دقیقا چه پدیده آسمانی در چند ماه پیشِ رو قرار است اتفاق بیافتد. اگر بخواهم در تاریخ خاصی برای عکاسی از پدیده ای مثل کسوف به یک منطقه سفر کنم، یک هفته قبل و یک هفته بعد آن تاریخ را خالی می گذارم، یعنی قرار ملاقات، پروژه کاری و هیچ برنامه دیگری را در آن بازه زمانی قرار نمی دهم.

اگر سفر خارجی باشد، موضوع دوم تامین هزینه سفر است؛ اما سفرهای داخلی دغدغه هزینه ای کمتری دارند.

وقتی کسوف در منطقه ای رخ می دهد، بررسی می کنم در سراسر منطقه ای که کسوف در آن اتفاق می افتد، کدام منطقه بهترین دید به این پدیده را دارد. بعد از آن هم دنبال یک بنای تاریخی یا سازه ای با معماری زیبا می گردم که بتوانم تصاویرم را ثبت کنم. علاوه بر همه این موارد باید چک کنم برای عکاسی از آن منطقه به مجوز خاصی نیاز دارم یا نه.

شرایط آب وهوایی و اقلیمی، زمان بندی برای رسیدن به موقع به آن منطقه و… هم باید بررسی شوند.

مثلا تیرماه 99 که کسوفی در جنوب ایران و منطقه چابهار رخ داده بود، برای عکاسی به آن منطقه رفتم. یکی از بهترین گزینه ها برای عکاسی از کسوف چابهار اسکله بریس است؛ چون زاویه خیلی خوبی نسبت به این پدیده داشت و البته این موضوع را همه عکاسان می دانند. به همین دلیل مطمئن بودم این اسکله خیلی شلوغ خواهد بود و آن را به عنوان انتخاب آخرم در نظر گرفتم.

همه منطقه چابهار را به طور کامل گشتم تا جای مناسبی با سازه های تاریخی بکر برای عکاسی پیدا کنم، اما گزینه خوبی به چشمم نیامد. به ناچار به همان اسکله رفتم و در کمال تعجب دیدم جز من هیچ عکاسی آنجا نیست. ظاهرا سایر عکاسان هم مثل من تصور کرده بودند اسکله بریس خیلی شلوغ خواهد بود و به همین دلیل به آن منطقه نیامده بودند.

در سفرها برای عکاسی از آسمان شب، چطور سعی می کنید امنیت تان را حفظ کنید؟

در این سفرها برای عکاسی به ویژه در منطقه ها کم جمعیت، بیرون شهر و ساعات شب هرگز نباید تنها بود. ما هم دست کم در دو گروه دو نفره با دو خودرو سفر می کنیم. زمانی هم که به مقصد رسیدیم، به صورت دو نفره و در فاصله کمی از هم عکاسی را شروع می کنیم. علت فاصله گذاری این است که تصاویر را از زوایای مختلف ثبت کنیم تا تکراری نباشند.

وقتی به صورت گروهی برای عکاسی می رویم، می توانیم از همدیگر در برابر خطرات احتمالی پشتیبانی کنیم.

شیلی یکی از بهترین کشورها برای عکاسی از آسمان است. بیابان آتاکاما در شیلی، این کشور را به یکی از بهترین مقاصد برای عکاسان آسمان شب تبدیل کرده است. حتی در بعضی نقاط، ارتفاع این بیابان از سطح دریا برابر با ارتفاع کوه دماوند از سطح دریاست. به همین دلیل در این بیابان می توان تصاویر بسیار زیبایی از آسمان شب ثبت کرد.

اگر در راستا عکاسی از آسمان شب به عقب برگردید، آیا کاری هست که بخواهید انجام دهید؟ یا کاری که از انجامش پشیمان باشید؟

بله، اگر به عقب برگردم سفر به شیلی را برای عکاسی از کسوف کامل آن از دست نمی دهم.

شیلی یکی از بهترین کشورها برای عکاسی از آسمان است. بیابان آتاکاما در شیلی، این کشور را به یکی از بهترین مقاصد برای عکاسان آسمان شب تبدیل کرده است. حتی در بعضی نقاط، ارتفاع این بیابان از سطح دریا برابر با ارتفاع کوه دماوند از سطح دریاست. به همین دلیل در این بیابان می توان تصاویر بسیار زیبایی از آسمان شب ثبت کرد.

دوست داشتم بتوانم از کسوف کامل شیلی در این بیابان عکاسی کنم، اما نتوانستم به این سفر بروم. اگر زمان به عقب برشود، حتما این کار را می کنم.

آیا این سبک سفر و علاقه مندی به رصد آسمان شب، دیدگاه شما را به زندگی تغییر داده است؟

قطعا بی تاثیر نیست. هر زمان کار و دل مشغولی خیلی زیادی پیدا کرده باشم و احساس خستگی کنم، هر طور بتوانم آخر هفته ام را خالی می کنم و برای عکاسی از آسمان به سفر می روم. سفر و عکاسی از آسمان خستگی ام را در می کند. آسمان آرامشی دارد که به من هم منتقل می شود.

به اعتقاد شما زیباترین پدیده آسمانی چیست؟

از نظر من پدیده شفق های قطبی در عرض های جغرافیایی بالا، یکی از زیباترین پدیده های آسمان هستند که دوست دارم ببینم. یکی دیگر از مجذوب کننده ترین منظره ها بین پدیده های آسمان، پدیده کسوف کامل است. من همیشه حین عکاسی می دانم دقیقا چه کاری می خواهم انجام دهم؛ اما زمانی که به دیدن پدیده کسوف می روم، همه کارهایم را یادداشت می کنم، چون کسوف به قدری زیباست که واقعا محو دیدنیش می شوم و بعضا کارهایم را فراموش می کنم، به طوری که گاهی یادم می رود برای عکاسی از این پدیده آمده ام.

اگر نمی توانستید این سبک زندگی یعنی سفر و عکاسی از آسمان شب را داشته باشید، به چه راستا دیگری علاقه مند بودید؟

احتمالا فضانورد می شدم.

برای آن هایی که می خواهند این راستا را شروع کنند، چه توصیه ای دارید؟

فکر می کنم همه افرادی که می خواهند به طبیعت گردی بفرایند، باید یاد بگیرند به طبیعت احترام بگذارند. وقتی ما به منطقه ای سفر می کنیم، به محیط زیست حیوانات و گیاهان آن منطقه وارد شده ایم، پس باید به آن منطقه، حیوانات و گیاهان آن احترام بگذاریم. آسیب نزدن به آن محیط و نریختن زباله کمترین کاری است که باید انجام داد.

در سفرهایی که در گذشته با تورهای مختلف انجام می دادم، یکی از لیدرها می گفت در سفر به طبیعت تنها چیزی که باید با خود بیاورید، تصاویری است که ثبت کرده اید. این حرف را هرگز فراموش نکردم و همیشه سعی کردم به طبیعت منطقه آسیب نزنم.

در هیچ سفری نباید ردی از وجود طبیعت گردها باقی بماند. من همیشه در هر سفر چند کیسه زباله همراه خود می برم و نه تنها زباله های گروه خودم، بلکه تا حد امکان زباله های گروه های دیگر را هم از منطقه جمع می کنم. بی شک طبیعت روزی به رفتارهای ظالمانه ما پاسخ خواهد داد. به خاطر نسل های بعدی هم که شده باید حواسمان به طبیعت باشد.

منبع: علی بابا

به "آسمان شب، از نزدیک!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آسمان شب، از نزدیک!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید