8 واقعیت عجیب درباره ذهن
به گزارش وبلاگ بایجانی، ذهن و تجربه با یکدیگر تفاوت هایی دارند، به طوری که ذهن شما متوجه احساسات می گردد و نسبت به آن ها واکنش های عاطفی دارد.

ذهن انسان ویژگی های خاص و جالبی دارد که با شناخت این ویژگی ها می توانیم به بهتر شدن زندگی خود یاری کنیم. ذهن یک پدیده مرموز و دست نیافتنی است.
مطلب زیر، عجیب ترین واقعیت های مربوط به ذهن شما را بیان می نماید و همچنین به شما راه هایی را برای فهمیدن و برخورد با این واقعیات ارائه می دهد.
اینکه ذهن اصلا وجود خارجی دارد موضوعی تعجب آور است. چگونه چیز هایی مانند فکر و شعور متعالی توسط محدوده ژلاتینی که همان مغز درون جمجمه است، ساخته می گردد. نکته اینجاست که هیچکس از این موضوع اطلاعی ندارد، زیرا ذهن توسط مغز ایجاد شده و می تواند مستقل از آن عمل کند، اما حقیقت این است که ذهن حتی می تواند مغز را تغییر دهد. پس، اصلا تعجب نکنید.
یک روش مفید برای تفکر، توصیف آن به عنوان روشی برای صحبت کردن با خود است که این نشان می دهد تفکر و مصاحبه با خود یک چیز هستند، از این رو کاری که می توانید انجام دهید این است که بفهمید چه چیزی در ذهن می گذرد و چه حرف هایی با خودتان می زنید.
بدون هیچ گونه دستکاری در جمجمه خود، با استفاده از هوشیاری آگاهانه می توانید در تماشای ذهن مهارت پیدا کنید. شما می توانید از دنیای بیرون نظاره گر ذهن خود باشید، به طوری که گویی شاهد اتفاقاتی هستید که برای شخص دیگری رخ می دهد و یا تجربه می نماید.
ذهن و تجربه با یکدیگر تفاوت هایی دارند، به طوری که ذهن شما متوجه احساسات می گردد و نسبت به آن ها واکنش های عاطفی دارد.
چرا این موضوع مهم است: توجه به عادت ها و فعالیت های ذهنی (تخیل ها، داستان ها، ایده ها) اولین قدم برای آرامش یا تغییر ذهن شماست. ایجاد یک خود مشاهده نماینده نیز برای نظارت بر اقدامات شما حیاتی است.
کاری که می توانید انجام دهید: برای پرورش خود مشاهده نماینده، به صحبت هایی که با خود می کنید توجه کنید. آیا شما بار ها و بار ها نگران یک چیز تکراری هستید؟ آیا شما با خود به روشی دلگرم نماینده صحبت می کنید یا به صورت آسیب زا؟ به صحبت هایی که با خود می کنید گوش دهید و ذهن خود را در محل کار خواهید دید. در برهه ای از زمان، ممکن است تصمیم بگیرید و هر عادت فکری را که مانع پیشرفت شما می گردد، تغییر دهید.
آیا تا به حال توجه نموده اید که ذهن شما می تواند یک سیرک سه حلقه ای باشد؟ این موضوعی است که حتی توسط یک نویسنده بودایی مورد آنالیز نهاده شد به طوری که او موارد عجیب و غریبی را توصیف کرد که وقتی به ذهن خود نگاه می کنیم ممکن است آن ها را ببینیم.
گاهی اوقات رخ داده است که با افکار ناگهانی و تکان دهنده ای روبرو شده اید که حالتی دیوانه نماینده را به شما منتقل نموده اند و در این میان، ذهن شما همانند یک فرد دیوانه ای شده است که به راحتی جیغ می کشد؛ به طوری که کاملا از کنترل خارج و ناامید شده است، اما مسئله ای نیست. زیرا با تمامی این تفاسیر، شما دیوانه تر از دیروز نیستید و تا بوده همواره این بوده است، اما ممکن است که هرگز متوجه آن نشوید.
شاید تا به حال دیده اید که بعضی از افراد ذهنیتی مانند میمون دارند و فهمیدن این موضوع برای دیگران اطمینان بخش است، چرا که چنین ذهنیتی پر از تصورات، داستان ها، تخیلات وحشی و افکار مضحکی است که در وجود اغلب افراد مشاهده می گردد، اما همه این ها می توانند مفید هم باشند.
زیرا خود ذهن هم دارای یک ذهن است و قابل کنترل نیست، اما باز هم اشکالی ندارد و فقط حواستان باشد که آن را مدیریت کنید.
کاری که می توانید انجام دهید این است که وقتی متوجه شدید ذهن شما در حال داستان پردازی و پرورش افکار و تخیلات است، با خود بگویید: این ها فقط فکر هستند و این برچسب زدن ها هم به شما یاری می نمایند تا گفت و گوی ذهنی خود را بهتر مشاهده کنید و آن را کمتر جدی بگیرید و در این میان، خود را آرام کنید که این روش مدیتیشن ذن است و می توانید در تمام طول روز هم از آن بهره ببرید.
ذهن و افکار شما می توانند مغز شما را تغییر دهند! و شاید به نظر عجیب برسد. اما بدانید در حالی که الگو های فکری جدیدی ایجاد می کنید، در واقع مغز خود را دوباره سیم پیچی می کنید و هرچه بیشتر یک عادت فکری جدید را تمرین کنید، همان نورون ها بیشتر یاد می گیرند که با هم کار نمایند و در حقیقت، با یکدیگر سیم پیچی می شوند. در واقع، فعالیت ذهنی اراده شده، می تواند عملکرد مغز را به وضوح و به طور سیستماتیک تغییر دهد.
کاری که می توانید انجام دهید: گفت و گوی با خود را عمداً تغییر دهید. به عنوان مثال، اگر وقتی اشتباه می کنید در ناامیدی و عصبانیت غرق می شوید، تمرین کنید که به خود بگویید: اشتباهات فقط بخشی از زندگی است. من آگاهانه کوشش خواهم کرد تا از اشتباهاتم درس بگیرم. یا صحبت هایی را که می خواهید در یک شرایط خاص با خود داشته باشید، بنویسید، سپس در صورت لزوم آن را برای خود بخوانید.
غمگین، مشتاق، خشمگین. تحقیقات اخیر نشان می دهد که برچسب زدن به هر احساسی که باعث پریشانی شما می گردد، می تواند احساس ناراحتی شما را کاهش دهد و به شما یاری کند کنترل بیشتری روی احساسات خود داشته باشید. اتصال یک برچسب به یک احساس، فعالیت مغز شما را از منطقه جنگیدن یا پرواز به منطقه تفکر منتقل می نماید. کاری که تنها یک کلمه می تواند انجام دهد، حیرت انگیز است.
کاری که می توانید انجام دهید: به این فکر کنید که چه احساسی شما را اذیت می نماید. کلمه ای را پیدا کنید که آن احساس را توصیف کند و سپس خواهید دید احساسات شما فروکش می نمایند.
اصطلاح سوگیری منفی به تمایل مغز برای واکنش شدیدتر نسبت به چیز های بد مانند خطرات، تهدیدها، اشتباهات یا مسائل نسبت به چیز های خوب مانند لذت، فرصت و شادی اشاره دارد. گرچه سوگیری منفی با هشدار دادن به ما در خصوص تهدید های احتمالی به بقای انسان یاری نموده است؛ اما آرامش، لذت بردن از زندگی و خوشبختی را برای ما سختتر نموده است.
خوشبختانه ذهن شما می تواند مغز شما را برای شادتر کردن تربیت کند. تمرکز بر جنبه های و تجربیات مثبت زندگی در واقع ساختار های عصبی جدیدی را در مغز ایجاد می نماید. این یک واقعیت باور نکردنی دیگر است که ذهن شما می تواند مغزتان را به سمت بهتر شدن تغییر دهد.
کاری که می توانید انجام دهید: حواستان به تجربیات خوشایند یا خوش حال نماینده باشد. آن ها را در پس زمینه ذهن خود داشته باشید. 5 ثانیه یا بیشتر در این تجارب خود را غرق کنید. با این کار، مغز خود را اصطلاحا سیم کشی نموده و احتمال این را که در آینده موارد مثبت دیگری را در اطراف خود مشاهده کنید، افزایش می دهد.
غنی سازی ذهن خود با یادگیری چیز های جدید، مغز شما را از نو می سازد. بر اساس تحقیقات، یادگیری باعث تغییراتی در محوطه حافظه شما، یا همان هیپوکامپ می گردد که این اثر پیر و جوان نمی شناسد. همان طور که الیور ساکس، متخصص مغز و اعصاب می گوید:هر بار که ما یک مهارت قدیمی را تمرین می کنیم یا مهارت جدیدی را یاد می گیریم، ارتباطات عصبی تقویت می شوند.
کاری که می توانید انجام دهید: چیز های جدید بیاموزید، مهارت های قدیمی و جدید را تمرین کنید و بدانید که کار شما نتیجه خواهد داد.
البته همه چیز دو رو دارد. می توانید ذهن خود را طوری شکل دهید تا منجر به بدبخت شدنتان گردد؛ البته امیدواریم این کار را نکنید. اگر فکر کردن به روش های سازنده برای شما سخت است، لطفاً به یک درمانگر مراجعه کنید.
منبع: فرادید